ابوبصیر گوید: خدمت امام صادق علیهالسلام نشسته بودم که شخصى از او پرسید و گفت: قربانت گردم اى پسر پیمبر از چه جهت شقاوت به گنهکاران رسید تا خدا در علم خود بر عمل ایشان حکم به عذاب کرد امام علیه السلام فرمود: اى سوال کننده، هیچ یک از خلق خدا نتواند بحق او قیام کند (و چنانکه شایسته او است انجام وظیفه نماید) و چون این مطلب را دانست (به آن حکم کرد) به اهل محبت خویش نیروى معرفتش عطا فرمود و سنگینى عمل (و اطاعت خویش) را از ایشان برداشت بطوریکه سزاوار آن بودند، و باهل معصیت نیروى معصیت بخشید براى آنچه از پیش نسبت بایشان میدانست و ایشان را از توانائى پذیرش از خود باز داشت و حال آنها با آنچه از پیش نسبت بایشان میدانست موافق گشت ( چون به دنیا آمدند آن نیرو را در معصیت صرف کردند) و نتوانستند وضعى پیش آورند که ایشان را از عذاب او برهاند زیرا علم خدا را به حقیقت باور کردن سزاوارتر است، اینست معنى (((خدا خواست هر چه را خواست)))و این است راز او.
شرح :
این حدیث شریف مربوط بباب طینت است که انشاءالله در اول جلد سوم به تفصیل بیان میشود زیرا ظاهرا سؤال از اینستکه: از کجا و بچه علت دستهاى در اول خلقت محکوم به شقاوت و عذاب خدا گشتند؟ امام پس از آنکه به مناسبت مقام اولا حال اهل سعادت را بیان میکند نسبت باهل شقاوت میفرماید چون خدا میدانست یکدسته از مخلوقش پس از آنکه به دنیا آیند طریق گناه و نافرمانى سپارند بدینجهت هنگام خلقت به آنها نیروى معصیت داد و ایشان از پذیرش اطاعت خود ممنوع کرد و این عمل براى اینستکه خدا به هر کس آنچه سزاوارست عنایت کند و توفیقات و الطاف خاصه خود را بیجا صرف نکند. طریقه و روش خردمندان این است که لباس نفیس و گرانقیمت را بر تن نوکر و فرزندیکه در خاک میغلطد نکنند و اسبى که گاز میگیرد افسارش کنند، باین فرق که انسان چون علمش کوتاهست هر چیزى را میآزماید و سپس بطوریکه سزاورا است عمل میکند ولى خداى تعالى چون که علام الغیوب است و هر پنهانى نزدش آشکار میباشد و گذشته و آینده هر چند که دور هم باشد از نظر علم او روشن است این عمل را پیش از خلقت انسان انجام میدهند یعنى هر چیز بجاى خود میگذارد، این است آنچه بفکر ناقص ما نسبت به بیان این حدیث شریف میرسد، ولى علامه مجلسى قدس الله سره این حدیث را در نهایت صعوبت و اشکال معرفى کرده و تطبیق آنرا بر مذهب عدلیه محتاج یتکلفات دانسته است، بنظر کوتاه ما صعوبت و اشکال در نظر مقدس ایشان از آن جهت پیدا شده که جمله (((لسبق علمه فیهم))) را چنین معنى کرده است: چون خدا میدانست که مخلوق تا ابزار و نیروى انجا تکلیف نداشته باشند نمیتوانند تکلیف را انجام دهند لذا به آنها نیرو داد و اگر آن نیرو نمیداد جبرا و قهرا معصیت میکردند.
اصول کافى جلد 1 صفحه:211 روایة: 2